تهران، خیابان انقلاب، خیابان خارک، پلاک 11
(205) 021-66716100
امروزه چندین سیستم طبقهبندی برای تعیین نوع و شکل فلج مغزی یک فرد وجود دارد. این طبقهبندی به دلیل طیف وسیع تظاهرات بالینی و درجات محدودیت فعالیت موجود پیچیده است. دانستن شدت، محل و نوع فلج مغزی کودک شما به تعیین برنامههای درمانی و مراقبتی کمک میکند.
فرزند من چه نوع فلج مغزی دارد؟ چرا یکی از پزشکان فلج مغزی فرزند من را به گونهای طبقهبندی میکند، در حالی که پزشک دیگر آن را به گونهای دیگر برچسبگذاری میکند؟
اولویت طبقهبندی بر اساس استفاده مورد نظر تغییر میکند
متخصصانی که در درمان فلج مغزی تخصص دارند از چندین نقطه نظر با این بیماری برخورد میکنند. جراح ارتوپد برای تجویز درمان نیاز به تعریف اندامهای آسیبدیده و میزان آسیب دارد. از سوی دیگر، جراحان مغز و اعصاب بیشتر به علت آسیب مغزی و توصیفکنندههایی برای تحمیل ماده سفید و خاکستری توجه دارند تا نوع و شدت آسیب مغزی یا ناهنجاری مغزی را تعیین کنند.
در ابتدا والدین ممکن است به طبقهبندی سطح شدت - خفیف، متوسط یا شدید - توجه داشته باشند تا جدی بودن آسیب یا ناتوانی کودک را بهتر درک کنند.
در طول 150 سال گذشته، تعریف فلج مغزی تکامل یافته و تغییر کرده است، زیرا اکتشافات جدید پزشکی به دانش روزافزون در مورد این بیماری کمک کرده است. اگرچه امروزه تعداد بیشماری از طبقهبندیها - که بهطور متفاوت و برای اهداف مختلف استفاده میشوند- وجود دارد، افرادی که در تحقیقات فلج مغزی دخیل هستند، تمایل دارند از یک سیستم طبقهبندی پذیرفتهشده جهانی استفاده کنند.
به دلیل تنوع سیستمهای طبقهبندی، والدین ممکن است بخواهند با اصطلاحات مختلفی را که پزشکان در تشخیص فلج مغزی استفاده میکنند، آَشنا باشند.
چه انواعی از فلج مغزی وجود دارد؟
در زیر متداولترین سیستمهای طبقهبندی که توسط پزشکان مورد استفاده قرار میگیرند، آورده شده:
طبقهبندی بر اساس سطح شدت
طبقهبندی بر اساس توزیع توپوگرافی
طبقهبندی بر اساس عملکرد حرکتی
طبقهبندی بر اساس سیستم طبقهبندی عملکرد حرکتی درشت
توضیح این موارد به تفصیل در زیر آمده است.
فلج مغزی اغلب بر اساس سطح شدت به عنوان خفیف، متوسط، شدید یا بدون CP طبقهبندی میشود. حتی زمانی که پزشکان در مورد سطح شدت توافق دارند، این نوع طبقهبندی اطلاعات کمی را ارائه میدهد. با این حال، این روش رایج است و یک روش ساده برای برقراری ارتباط با محدوده آسیب میباشد، که میتواند در مواقعی که دقت لازم نیست مفید باشد.
فلج مغزی خفیف به این معنی است که کودک میتواند بدون کمک حرکت کند. فعالیتهای روزانه او محدود نیست.
فلج مغزی متوسط به این معنی است که کودک برای انجام فعالیتهای روزانه به بریسها، داروها و فناوری تطبیقی نیاز دارد.
فلج مغزی شدید به این معنی است که کودک به ویلچر نیاز دارد و در انجام فعالیتهای روزانه با چالشهای قابل توجهی روبرو خواهد شد.
بدون CP به این معنی است که کودک دارای علائم فلج مغزی است، اما این اختلال پس از تکمیل رشد مغز به دست آمده است و بنابراین در زیر حادثهای که باعث فلج مغزی شده است، مانند آسیب تروماتیک مغزی یا انسفالوپاتی طبقهبندی میشود.
طبقهبندی توپوگرافی قسمتهایی از بدن را که تحت تأثیر قرار گرفتهاند توصیف میکند.
مونوپلژی به این معنی است که فقط یک اندام تحت تاثیر قرار گرفته است.
دیپلژی معمولاً نشان می دهد که دو اندام تحت تأثیر قرار گرفتهاند. در درجه اول پایین تنه را درگیر میکند
همیپلژی نشان میدهد که بازو و پای یک طرف بدن درگیر هستند.
پاراپلژی به این معنی است که نیمه پایینی بدن، از جمله هر دو پا، تحت تاثیر قرار گرفته است.
تریپلژی نشان میدهد که سه اندام تحت تاثیر قرار گرفتهاند. این میتواند هر دو دست و پا، یا هر دو پا و بازو باشد یا میتواند به یک اندام فوقانی و یک اندام تحتانی و صورت اشاره داشته باشد.
تتراپلژی نشان میدهد که هر چهار اندام درگیر هستند، اما سه اندام بیشتر از چهارمین آسیب دیدهاند.
کوادری پلژی به این معنی است که هر چهار اندام درگیر هستند.
پنتاپلژی به این معنی است که هر چهار اندام درگیر هستند و فلج گردن و سر اغلب با عوارض خوردن و تنفس همراه است.
آسیب مغزی که باعث فلج مغزی میشود بر عملکرد حرکتی و توانایی کنترل بدن تأثیر میگذارد. CP به دو گروه اصلی شامل اسپاستیک و غیر اسپاستیک تقسیم میشود که هر کدام دارای تغییرات متعددی هستند و ممکن است مخلوطی از هر دو نوع باشد. بسیاری از اصطلاحات عملکرد حرکتی، تأثیر فلج مغزی را بر تون عضلانی و نحوه عملکرد عضلات با هم توصیف میکنند. زمانی که تون عضلانی مختل میشود، ماهیچهها هماهنگ با هم کار نمیکنند و حتی میتوانند در تقابل با یکدیگر کار کنند.
فلج مغزی اسپاستیک با افزایش تون عضلانی که اغلب منجر به سفت شدن اندام میشود، مشخص میشود.
فلج مغزی غیر اسپاستیک کاهش یا نوسان تون عضلانی را که اغلب منجر به شل شدن اندام میشود، نشان میدهد.
طبقهبندی عملکرد حرکتی هم توصیفی از نحوه تأثیرگذاری بر بدن کودک و هم ناحیه آسیب مغزی ارائه میدهد. استفاده از عملکرد حرکتی به والدین، پزشکان و درمانگران توصیفی بسیار خاص و در عین حال گسترده از علائم کودک میدهد که به پزشکان کمک میکند تا درمانهایی را با بهترین شانس برای موفقیت انتخاب کنند.
فلج مغزی اسپاستیک
اسپاستیسیتی به معنای افزایش تون عضلانی است. ماهیچهها به طور مداوم منقبض میشوند و اندامها را سفت و مقاوم در برابر خم شدن یا حالت استراحت میکنند. رفلکسها میتوانند اغراقآمیز باشند و حرکات متمایل به تند و ناخوشایند هستند. اغلب، بازوها و پاها تحت تأثیر قرار میگیرند. زبان، دهان و حلق نیز میتوانند تحت تأثیر قرار گیرند و باعث اختلال در گفتار، غذا خوردن، تنفس و بلع شوند. فلج مغزی اسپاستیک 70 تا 80 درصد موارد فلج مغزی را تشکیل میدهد.
استرس ناشی از اسپاسم بر روی بدن میتواند منجر به شرایط مرتبطی مانند دررفتگی مفصل ران، اسکولیوز و بدشکلی اندام شود. انقباض مداوم ماهیچهها میتواند منجر به ناهنجاریهای دردناک مفصل شود.
فلج مغزی اسپاستیک اغلب در ترکیب با یک روش توپوگرافیک نامیده میشود که توصیف میکند کدام اندامها تحت تاثیر قرار میگیرند، مانند دیپلژی اسپاستیک، همیپلژیی اسپاستیک و کوادری پلژی اسپاستیک.
فلج مغزی غیر اسپاستیک
فلج مغزی غیر اسپاستیک کاهش و یا نوسان تون عضلانی را نشان میدهد. انواع مختلف فلج مغزی غیر اسپاستیک هر کدام با اختلالات خاصی مشخص میشوند. یکی از ویژگیهای اصلی فلج مغزی غیر اسپاستیک حرکت غیرارادی است. این حرکت غیرارادی میتواند آهسته یا سریع، اغلب تکراری و گاهی ریتمیک باشد. استرس همچنین میتواند حرکات غیرارادی را بدتر کند، در حالی که خواب، اغلب آنها را از بین میبرد.
با توجه به محل آسیب مغز، اختلالات روانی و تشنج در نوع غیراسپاستیک کمتر است. فلج مغزی غیر اسپاستیک احتمال بدشکلی مفاصل و اندام را کاهش میدهد. توانایی صحبت کردن نیز ممکن است در نتیجه نقص جسمی، نه فکری، مختل شود.
فلج مغزی غیر اسپاستیک به دو گروه آتاکسیک و دیسکینتیک تقسیم میشود. آنها با هم 20 درصد موارد فلج مغزی را تشکیل می دهند. نوع دیسکینتیک حدود 15٪ از تمام موارد فلج مغزی را تشکیل میدهد، و نوع آتاکسیک شامل حدود 5٪ است.
آتاکسیک: فلج مغزی آتاکسیک بر حرکات هماهنگ تأثیر میگذارد، در تعادل و وضعیت بدن دخیل است، راه رفتن اغلب نامنظم است، کنترل حرکات چشم و درک عمق ممکن است مختل شود، اغلب مهارتهای حرکتی ظریفی که نیاز به هماهنگی چشم و دست دارد، مانند نوشتن، دشوار است. نوع آتاکسیک حرکات غیر ارادی ایجاد نمیکند، بلکه نشاندهنده اختلال در تعادل و هماهنگی است.
دیسکینتیک: فلج مغزی دیسکینتیک بیشتر به دو گروه مختلف تقسیم میشود. آتتوئید و دیستونیک. فلج مغزی آتتوید شامل مواردی با حرکت غیرارادی به خصوص در بازوها، پاها و دست ها میشود. فلج مغزی دیستونیک شامل مواردی میشود که عضلات تنه را بیشتر از اندام ها تحت تاثیر قرار میدهد و منجر به وضعیت ثابت و پیچخورده میشود.
فلج مغزی مختلط
اختلالات کودک میتواند در هر دو دسته قرار گیرد، اسپاستیک و غیراسپاستیکی که به آن فلج مغزی مختلط گفته میشود.
سیستم طبقهبندی عملکرد حرکتی درشت (GMFCS: Gross Motor Function Classification System) از یک سیستم پنج سطحی استفاده میکند که با میزان محدودیت توانایی و اختلال مطابقت دارد. عدد بالاتر نشاندهنده درجه بالاتری از شدت است. هر سطح با مجموعهای از فعالیتها تعیین میشود که کودک میتواند به تنهایی به آن دست یابد.
GMFCS یک سیستم طبقهبندی جهانی است که برای همه انواع فلج مغزی قابل استفاده است. استفاده از GMFCS به تعیین جراحیها و درمانها کمک میکند که احتمالاً به بهترین نتیجه برای کودک منجر میشود. علاوه بر این، GMFCS یک سیستم قدرتمند برای محققان است. جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها را بهبود میبخشد و از این رو به درک و درمان بهتر فلج مغزی منجر میشود.
GMFCS از کنترل سر، انتقال حرکت، راه رفتن، و مهارتهای حرکتی درشت مانند دویدن، پریدن، و حرکت در سطوح شیبدار یا ناهموار برای تعیین سطح موفقیت کودک استفاده میکند. هدف این است که ایدهای ارائه شود که چگونه یک کودک میتواند در خانه، مدرسه، و در مکانهای بیرون از خانه خودکفا باشد.
سطوح طبقه بندی GMFCS
GMFCS سطح یک: فرد بدون محدودیت راه می رود.
GMFCS سطح دو: راه رفتن فرد با محدودیت است. محدودیتها شامل پیادهروی در مسافتهای طولانی و حفظ تعادل هستند، اما به اندازه سطح I قادر به دویدن یا پریدن نیستند. ممکن است در اولین یادگیری راه رفتن، معمولاً قبل از 4 سالگی، نیاز به استفاده از وسایل حرکتی داشته باشد و ممکن است در خارج از خانه برای سفرهای طولانی به تجهیزات حرکتی چرخدار متکی باشد.
GMFCS سطح سه: با استفاده از تجهیزات کمکی راه میرود. به کمک حرکت دستی برای راه رفتن در داخل خانه نیاز دارد، در حالی که از حرکت چرخدار در فضای باز، در جامعه و مدرسه استفاده میشود. میتواند به تنهایی یا با حمایت خارجی محدود بنشیند و در نقل و انتقالات ایستاده کمی استقلال دارد.
GMFCS سطح چهار: حرکت فرد با استفاده از تجهیرات حرکتی برقی به طور مستقل امکانپذیر است. معمولاً هنگام نشستن پشتیبانی لازم دارد. خود تحرکی محدود است و احتمالاً با ویلچر دستی یا حرکت برقی حمل می شود.
GMFCS سطح پنج: محدودیتهای شدید در کنترل سر و تنه وجود دارد. نیاز به استفاده گسترده از فناوری کمکی و کمک فیزیکی دارد و با ویلچر دستی حمل می شود، مگر اینکه با یادگیری کار با ویلچر برقی بتوان به خود تحرکی دست یافت.